شناخت مهارت بالفطر و آگاهی انسان در سوال کوچینگ چیست نهفته است. انسان امروزی با زندگی در جهان رو به جلو به تنهایی قادر به پیشرفت نیست.
ما نیازمند فرد یا افرادی هستیم تا به کمک آنها به قابلیتهای نهفته وجودیمان بیشتر پی ببریم. با اصول و روشهایی آشنا شویم تا ما را در رسیدن به هدفمان مصممتر کنند و در راه بالندگی ما بدون هیچ واهمهای اثرگذار باشند.
ما در این مقاله لایههای پنهان این سوال را موشکافی میکنیم تا به درک بهتری از این کلمه برسید.
فهرست مطالب
Toggleکوچینگ (Coaching) چیست؟
واژه Coach در زبان انگلیسی به معنی مربی است. کوچینگ، یعنی مربی با ایجاد ارتباط سالم و موثر، به تیم یا فرد خاصی کمک کند. این ارتباط سالم درنهایت به گونهای رقم میخورد تا بتوان با اتکا به نفس و بدون ترس از دغدغهها صحبت کرد. کوچینگ یک مسیر یک طرفه نیست بلکه در تمام ابعاد زندگی از جمله:
- توسعه فردی
- توسعه شغلی
- مهارتهای زندگی
- خودشناسی و خودشکوفایی
ظهور میکند تا شما به حداکثر بهرهوری برسید.
همه ما درجریان زندگی با کمبودهایی در مسیر هدفمان مواجه شدهایم یا به خاطرعدم آگاهی یا مهارت کافی مسیر را به پایان نرساندیم. به بیان دیگر ما شجاعت تغییر را در وجودمان روشن کردیم اما به دلیل خلأها و یا نبود راهنمایی درست به مقصد نرسیدیم.
هدف کوچ این است تا توانمندیهای شما را استخراج کند تا درآن بهترین باشید. مربی شما نه مشاور شما است و نه منتور شما.
پس کوچینگ چیست؟ یعنی مربی که بدون قضاوت، واقعیت درونی شما را پیش رویتان قرار میدهد. با تشویق، ترغیب، و برنامهریزی درست، شما را با پتانسیلهای درونیتان آشنا میکند تا باهوشمندی به مرکزهدفتان برسید.
کوچ و تعاریف مختلف کوچینگ
با همه این توضیحات میتوان از کوچینگ چنین برداشت کرد:
- کوچینگ به شما کمک میکند در مسیر دلخواه به رشد درستی از شخصیت خود برسید.
- با ایجاد آگاهی شما را در تصمیمگیری منطقیتر یاری میکند.
- از دغدغههای فکری یا overthinking برای آینده دور، میکاهد و به شما یاد میدهد چگونه در زمان حال عملکرد خردمندانه داشته باشید.
- کوچینگ شما را حمایت میکند به طوری که با تقویت اعتماد به نفس، به آگاهی درونی از مهارتهایتان خواهید رسید.
- یک کوچ با هموار کردن مسیر یادگیری، مهارتهای یادگیری شما را چند برابر میکند.
حال که با تعاریف مختلف کوچینگ آشنا شدید:
تعریف کوچینگ از دید ICF
ICF یا International Coaching Federation یک فدراسیون بین المللی ثبت شده درآمریکا است. مجموعهای از کوچ حدود ۲۰ سال پیش دور هم جمع شدند تا با هم اطلاعاتی را به اشتراک بگذارند. از ان زمان تاکنون حدود ۳۰ هزار کوچ به مجموعه اضافه شده است.
این فدراسیون معروفترین وبزرگترین مرجع کوچ جهان است و با نقش نظارتی که دارد اعتبار اعضای آن را در جهت پیشرفت و کمک به دیگران میسنجد.
افرادی که به عنوان کوچ در ICF پذیرفته میشوند، از فیلترهای زیادی عبور میکنند. یک مربی حداقل باید ۶۰ ساعت آموزش دیده باشد. و یا اثری در بازار کسب و کار گذاشته باشد. در واقع ICF چهارچوبی را همسو با اصول اخلاقی درست تعیین میکند تا کوچ در آن محیط بتواند برای رشد خود کمک بگیرد.
لایههای کسب تأییدیه از ICF به راحتی به دست نمیآید چرا که در لایههای مختلف به تأییدیههای متعددی نیاز است:
- در لایه اول همان طور که گفتیم فرد باید ۶۰ ساعت آموزش و ۱۰۰ ساعت تجربه کسب و کار داشته باشد.
- در مرحله دوم که به آن PCC (Professional Certified Coach) گویند; فرد را ملزم به گذراندن ۱۲۵ ساعت دوره آموزشی و ۵۰۰ ساعت کار کردهاست.
- لایه سوم که سطح استادی یا Master گفته میشود، فرد بیش از ۲۵۰۰ ساعت با مراجعین مختلف کار کرده و ۲۰۰ ساعت آموزش گرفتهاست.
ICF از نظر حمایتی آنقدر خوب عمل میکند تا شما به عنوان کوچ، با هر سطحی و در هر موقعیتی، از تخصص خود استفاده کرده و رشد کنید.
هدف از کوچینگ چیست؟
با تمام توضیحاتی که گفته شد میتوان هدف کوچینگ را نه آموزش بلکه به حداکثر رساندن مهارتهای مختلف فرد مانند سوال پرسیدن، گوش دادن، واکنش دادن و ایجاد بازخورد به فرد به صورتی که بتواند تصمیمات درستتری در زندگی بگیرد. به عبارتی دیگر مربی به شما آگاهی میدهد تا چگونه یک مورد را صحیح یاد بگیرید و یا این که چه تغییری در زندگیتان ایجاد کنید، نه این که یک مطلب جدید را به شما آموزش دهد.
تاریخچه کوچینگ
شاید برایتان جالب باشد که کلمه کوچ به روستایی در شمال غرب مجارستان اشاره دارد. این روستا در قرن پانزدهم به خاطر نوآوریهای زیادی که داشت شهرت یافت. رفتوآمد اهالی روستا با چرخهای ابتدایی بود اما در اوایل قرن شانزدهم مردم روستا از کاسکههای مجلل برای رفتوآمد استفاده میکردند. این وسیله بعدها محبوبیتش به اروپا هم رسید و نامش همان کوچ باقی ماند.
سالها بعد و در سال ۱۸۳۰ دانشگاه آکسفورد از این کلمه با معنی جدیدی استفاده کرد. در آن زمان کوچ معلم خصوصی بود که دانشجو را طی فرآیند امتحان همیاری میکرد. سی سال بعد این واژه در ورزش هم کاربرد پیدا کرد. اما ۵۰ سال بعد مفهوم درستی از این کلمه روی کار آمد; کوچینگ به عنوان یک روش مدیریت، رهبری زندگی و کسب و کار، توانست جایگاه خوبی از نظر رشد درحوزه صنعت و زندگی، کسب کند.
مهارتهای اصلی یک کوچ چیست؟
مهارتهای کوچینگ (Coaching Skills) شایستگیهای کلیدی مربی گفته میشود که به توسعه و کمک دیگران میپردازد. همچنین مهارتهای کوچینگ در سازمانها به شکوفایی قابلیتهای نهفته افراد سازمان کمک شایانی میکند. اما چه کسی سزاوار کوچ بودن است؟ چه مواردی یک کوچ حرفهای را از مبتدی متمایز میکند؟
سیبل هدف
یک مربی با استخراج هدف و تمرکز بر آن و با کمک مراجع، بهترین روش مثلا تکنیک Smart را برای کشف و ارزیابی هدف پیدا میکند.
آگاهی میدهد
یک کوچ با جستجو در لایههای رفتاری، شخصیتی، یا افکار ما، به چراغهای خاموشی میرسد که قابلیت روشن شدن دارند. در واقع منابعی از فرصت را درونمان پیدا میکنند که تصور نمیکردیم وجود داشتهباشند.
بهتر گوش کردن
از اصلیترین مهارتهای یک کوچ این است که با مهارت شنیداری بالا و گوش دادن فعال به معنا و درک درستی از هدف مورد نظر برسد.
ارتباط امن
ارتباط موثر بدون القا کردن حس امنیت معنایی ندارد. یک مربی با ایجاد اعتماد به مراجع، موانعی مانند ترس را برداشته و با القای حس همدلی، صمیمیت، و زبان بدن روند کوچینگ را تداوم میبخشد.
میپرسد
کوچینگ حرفهای همسو با مهارت پرسشگری است. سوالات بهگونهای مطرح میشوند تا به ارزیابی درستی از مراجع رسید. پرسشگری کمک میکند تا بینشی واحد بین کوچ و مراجع ایجاد شود. این موارد تنها بخشی از مهارتهای یک کوچ حرفهای است. بعدها شما را با موارد دیگر آشنا خواهیم کرد.
از انواع کوچینگ چه میدانیم؟
با همه این توضیحات میتوان فهمید که کوچینگ مانند یک آچار فرانسه همه فن حریف است. به طوری که وجودش در هر موقعیتی به توسعه منجر میشود. از کوچینگ سازمانی گرفته تا کوچینگ زندگی، کسب و کار، یا توسعه فردی همه و همه راهگشا هستند. (مجموعه حامی تعدادی از انواع خدمات کوچینگ را ارئه مینماید.) بیایید نگاه دقیقتری به آنها بیاندازیم:
کوچینگ توسعه فردی
کوچینگ توسعه فردی یا Personal Coaching تماماً مسیری برای یادگیری است. این مسیر به طور اختصاصی برای فرد تنظیم میشود. به این ترتیب فرد مراجعه کننده میتواند حداکثر قابلیتها و نقاط ضعف خود را شناسایی کند. یک استراتژی اختصاصی برای پیشبرد اهداف و تغییر مسیر زندگیتان.
کوچینگ فردی تمام لایههای جسمی، ذهنی، و شرایط روحی روانی شما را تحت شعاع قرار داده تا تغییرات مثبتی را با بهبود هر لایه به ثمر برسانید. (برای مطالعه بیشتر در این زمینه میتوانید به مقاله “هدف از کوچینگ توسعه فردی چیست؟ آنچه قبل از شروع باید بدانید” مراجعه کنید.)
کوچینگ کسب و کار Business Coach
این نوع از کوچینگ شما را در اهداف سازمانی و فردی مورد ارزیابی قرار میدهد. یعنی با تمرکز برروی ارزشهای فردی و سازمانی به بهبود عملکرد افراد برای آن سازمان میپردازد.
کوچهای کسب و کار خود کارآفرین بوده و صاحب کسب و کار موفق هستند. این کوچینگ آمیختهای از بازیابی استعداد مراجع، همراه با تجربیات کسب و کار کوچها است.
بیزینسکوچ به مراجع کمک میکند تا در کسب و کار خود بازدهی بیشتری داشتهباشد. چگونه نقاط کور کسب و کار را شناسایی کنند؟ چگونه مجموعهای از کارمندان وفادار بسازند؟ و یا با انسانهای مختلف چگونه رفتاری داشتهباشند؟
(برای اطلاعات بیشتر میتوانید به مقاله “درباره کوچینگ کسب و کار یا بیزینس کوچینگ چه میدانید؟” مراجعه کنید.)
کوچینگ سازمانی
کوچینگ سازمانی بهترین گزینه برای متحول کردن شرکتها است. کوچینگ سازمانی به سازمانها کمک میکند تا:
- بازدهی کارمندان را افزایش دهند.
- سطح ارتباط میان نیروها را تقویت کنند.
- تنشهای سازمانی را بکاهند.
- انگیزه نیروها را بهبود دهند.
- حس اعتماد و وفاداری را پررنگتر کنند.
پس کوچ سازمانی یک هدف دارد و آن همسو کردن اهداف و در نتیجه افزایش رشد است. همه این موارد بعدها کارکنان خلاق، با اعتماد به نفس، و متعهد میسازد.
کوچینگ زندگی
کوچینگ زندگی به بُعد توسعه فرد در اهداف شخصیاش میپردازد. کوچ به فرد یا افراد کمک میکند تا با دید جدیدتری به اهداف زندگی خود برسند. مشکلاتشان را بررسی و با تعیین اهداف شخصی راه موفقیتشان را هموار کنند.
اگر فکر میکنید عادات مخرب و سمی دارید و یا دچار سردرگمی هستید میتوانید از این کوچینگ استفاده کنید.
(برای مطالعه بیشتر در این زمینه میتوانید مقاله “کوچینگ زندگی یا لایف کوچینگ، چیزی که همه ما به آن نیاز داریم” را بخوانید.)
در جلسه کوچینگ چه میگذرد؟
قبل از اینکه در سراشیبی شکست بیفتید به کوچینگ فکر کنید. همه ما به تنهایی قادر به برآورده کردن آمال و اهدافمان نیستیم. جلسات کوچینگ این امکان را به ما میدهند تا با خودشناسی و خودآگاهی در مسیر درست قرار بگیریم.
در جلسات کوچینگ مجموعهای از سوالات درباره پیشینه، آرزوها و چالشها پرسیده میشود. کوچ از ابزارهای خودارزیابی و زمینههای کلیدی که مورد نیاز فرد است استفاده میکند.
در وهله اول از اهدافتان و اینکه دقیقا چه میخواهید سوالاتی میپرسند. در مرحله بعد از شما درباره چگونگی دستیابی به اهدافتان و ارمغان آن سوالاتی را مطرح میکنند.
اینکه این هدف چه پیامد مثبت و منفی برای شما خواهد داشت، چه چیزی ممکن است مانع رسیدن شما به آن شود و انتظار شما از کوچ چیست سوالات بعدی در جلسه کوچینگ هستند.
چه کسانی به کوچینگ نیاز دارند؟
همه کسانی که خواهان رسیدن به موفقیت و یا تغییر در زندگی هستند به کوچینگ نیاز دارند. افرادی که میخواهند به چیزی فراتر از رفع نیازهای روزانه خود برسند و تاثیر مثبتی در زندگی خود خلق کنند.
فواید و مزایای کوچینگ برای افراد چیست؟
یک کوچ با ارزیابی دقیق میتواند:
- نقاط قوت شما را شناسایی کند تا به پرورش آن بپردازید
- اعتماد به نفس شما را افزایش میدهد تا به توانمندیهای خود بیشتر پی ببرید.
- به ارزشهای فردی و اجتماعی خود مانند پیشرفت، موفقیت، تعهد، خانواده، آرامش، مسئولیتپذیری، عشق و… احترام بیشتری بگذارید.
- اهدافتان را پیدا کنید و به رسالت زندگی خود پی ببرید.
- با دیگران ارتباط موثر برقرار کنید.
- و در نهایت بدون توقع بیجا از دیگران بتوانید به طور کامل مسئولیت زندگی خود را در دست بگیرید.
آیا من هم به کوچینگ نیاز دارم؟
اگر فکرمیکنید در زندگی خود به تحولی نیاز دارید، و یا در جای نادرستی قرارگرفتهاید که میتوانید با آگاهی بیشتر در مسیر درستتری قرار بگیرید تا به زاویه دید بهتری از موقعیت کنونی خود برسید از کوچینگ بهره ببرید.
فرایند کوچینگ چیست و چگونه است؟
کوچینگ مانند سوپاپ اطمینان عمل میکند و شما را قبل از رسیدن به دره شکست اگاه میکند.
فرآیندی خلاق، دینامیک و انعطافپذیر که بینشی جدید در اختیار فرد قرار میدهد. به ناگاه ذهنتان جرقه میزند و درهای جدیدی از آگاهی به رویتان باز میشود. کوچینگ شامل ۵ فرایند اصلی است:
- ایجاد هدف
- درک از طریق ارزیابی
- ارائه بازخورد
- شناسایی هدف
- پیگیری و پشتیبانی
ایجاد هدف
در اولین قدمهای این فرآیند با ایجاد هدف نسبت به توسعه فردی یعنی بهینهسازی نقاط قوت تمرکز کنید. خود را برای ایفای نقش دیگری در زندگی آماده کنید. و با غلبه بر موانع و برخورد با شکافهای عملکردی به بهبود عملکرد خود دست بزنید.
درک از طریق ارزیابی
در این مرحله کوچ با دقت به حرف شما گوش میکند و موقعیت مورد نظر را از دیدگاههای متعدد بررسی میکند. همچنین کوچ با پرسیدن سوالات هوشمندانه زمینه را برای ایجاد ارتباط سالم و امن فراهم میکند.
ارائه بازخورد
کوچ مشاهدات خود را با مراجعه کننده به اشتراک میگذارد. این مرحله تا حدی حساس شمرده میشود چرا که شامل عکس العمل منفی و مثبت فرد خواهد بود.
شناسایی هدف
در اینجا به مهمترین نقطه جلسه میرسیم. یعنی جایی که ارزیابی و بازخورد به عمل تبدیل میشود.
پیگیری و پشتیبانی
در آخرین مرحله که با همیاری و پشتیبانی همراه است; از فرد یک مسئولیتپذیر میسازد. و کوچ مشوقی برای رسیدن به هدف. کوچ با تشخیص موفقیت و پیشرفت، به مدیریت موانع میپردازد.
کوچینگ چطور کار میکند؟
کوچینگ با فرایند آن آمیخته است. عملیاتی که باعث شناساندن استعدادها و تواناییهای فرد میشود. کوچ با دادن انگیزه بالا فرصتی برای ساختن روحیه مثبت فراهم میکند. این روحیه مثبت در نهایت به موفقیت در انواع جنبههای زندگی منجر خواهد شد.
کوچینگ حرفهای زیادی برای گفتن دارد; کوچ به فرد کمک میکند تا اهداف او:
صریح و مشخص Specific
قابل سنجش Measurable
دستیافتنی Achievable
واقعگرایانه Realistic
و دارای چهارچوب زمانی مشخص Timely باشد.
ویژگیهای فرایند کوچینگ چیست؟
اگر کتاب بازی درونی تیموتی گالوین را خوانده باشید به سرعت متوجه خواهید شد که کوچینگ تا چه حد سودمند است. در این کتاب، نویسنده شکوفا شدن استعدادهای پنهان و بالفعل درآوردن آن را نه در عوامل محیطی و بیرونی بلکه به درون فرد اشاره میکند.
به باور نویسنده کتاب، کوچ باید توانایی مکالمه ذهنی افراد را ببندد و به او یاد بدهد تا روی دستهایش تمرکز کند و زاویه متفاوتی به دستهایش بدهد. این مکالمات ذهنی هستند که بدن را تحت سلطه قرار میدهند. پس روی بالاترین نقطهای تمرکز کنید که توپ تنیس را میتوان پرتاب کرد.
آیا کوچینگ واقعا اثربخش است؟
تحقیقات به طور گسترده نشان میدهد کوچینگ واقعا کارآمد است. براساس وب سایت Psychology.com، کوچینگ سرمایه روانشناختی را تسهیل میکند. این سرمایه روانشناختی که PsyCap یا Psychological Capital معروف است; به چهار بعد ختم میشود:
۱. خود کارآمدی یا self-efficacy
باور واطمینان به تواناییهای خود. یعنی زمانی که افراد اهداف خود را تعیین کرده و به تجربیات موفق فکر میکنند.
۲. امید یا Hope
امید با احساس عاملیت همتراز است. در واقع امید با داشتن حس عاملیت و درک چگونگی اعمالِ تغییر ظاهر میشود. کوچها تفکر راه حل محور را ترویج میدهند، در اجرای تغییر تمرکز کرده و مطمئن میشوند احساس عزم در مسیر احتمالی موفقیت حفظ میشود.
۳. خوشبینی یا Optimism
محققان معتقدند خوشبینی با درک آسان گرفتن گذشته، قدردانی از حال، و جستجو فرصت برای آینده رابطه مستقیم دارد. چراکه ما انسانها در شرایط سخت دلسرد میشویم، این دیدگاه بر بهترین، بودنِ ممکن تمرکز میکند.
۴. سرسختی یا Resilience
سرسختی و تابآوری زمانی محیا میشود که که در شرایط نامطلوب به دنبال منابع مفید باشیم و به طور مثبت شرایط را مدیریت کنیم.
تفاوت کوچینگ با منتورینگ چیست؟
مربیان و منتورها هردو کوچینگ را ارائه میدهند. اما در نحوه ارائه کوچینگ تفاوت دارند.
یک کوچ با شما همکاری خواهد کرد تا به شما کمک کند اعتماد به نفس خود را برای تسلط بر توانایی های جدید یا ارتقای تواناییهای فعلی خود تقویت کنید.
از سوی دیگر، یک منتور بیشتر به عنوان یک مشاور کار میکند تا یک مربی. آنها راهنمایی خواهند کرد که آیا باید حرفه ای را دنبال کنید یا خیر؟ با این حال، آنها در تصمیم گیری به شما کمک نمیکنند. برای مطالعه بیشتر به مقاله “تفاوت کوچینگ با منتورینگ چیست؟“و همینطور مقاله”منتورینگ چیست و منتور کیست؟” مراجعه کنید.
تفاوت کوچینگ با مشاوره چیست؟
یک مشاور دارای تخصص، تجربه یا ارتباطات خاصی است که میتواند به روشی بسیار خاص به شما کمک کند. به نوعی “تیرانداز تیزبین”. بر خلاف منتور و کوچ، روابط مشاور میتواند به روشهای مختلفی ساختار بدهد. ممکن است (بر اساس هزینه)، برای حقوق صاحبان سهام (شاید در یک هیئت مشاوره)، برای خدمات غیرنقدی (مانند مبادله) یا صرفاً به صورت دانشگاهی پرداخت شود.
معمولاً از مشاور انتظار نمیرود که کاری انجام دهد. آنها بینش خود، بخشی از زمان و دسترسی به شبکه خود را ارائه میدهند.
یک مشاور گوش میدهد، دانش و تجربه خود را به اشتراک میگذارد، راهنمایی میکند. برخلاف مربی که سوال میپرسد و زیاد گوش میدهد، مشاور چند سوال میپرسد و زیاد صحبت میکند.
سوالات متداول
کوچینگ را چگونه تعریف می کنید؟
بنا به تعریف ارائه شده در سایت “Betterup.com” کوچینگ به روشی از آموزش، مشاوره یا آموزش به یک فرد یا یک گروه اشاره دارد که چگونه مهارتهایی را برای افزایش بهرهوری خود یا غلبه بر یک مشکل عملکردی توسعه دهند.
کوچینگ چیست و چرا اهمیت دارد؟
کوچینگ به فرد این فرصت را میدهد تا اهداف شغلی خود را به شیوهای واقعبینانه تعریف کند. با کمک یک مربی، آنها میتوانند این اهداف را تعیین کنند و سپس فعالانه برای رسیدن به آنها تلاش کنند. این امر احتمال دستیابی به اهداف را افزایش میدهد.
سخن آخر
پتانسیل، موتور کوچیینگ و عملکرد است. وقتی رهبران روی پتانسیل تمرکز میکنند و اصول مربیگری، کنجکاوی، عدم قضاوت و شراکت را رعایت میکنند، دیگر افراد را با عملکرد گذشتهشان اندازهگیری نمیکنند یا آنها را به خاطر اشتباهاتشان سرزنش نمیکنند.
ترس و سایر دخالت های درونی کاهش می یابد و خودباوری، آگاهی و مسئولیت افزایش می یابد. با اتخاذ یک چارچوب ذهنی کوچینگ، رهبران می توانند ذخایر غنی از استعداد و انگیزه و احساس قوی هدف را در افراد خود آزاد کنند.